جزعشق می دانی کدامین عشق

گلاریشا

نمونه ای از شعر ها و نوشته های محمد حسین داودی

نويسنده :محمد حسین داودی
تاريخ: 15 / 7 / 1399

جزعشق می دانی کدامین عشق

ازآیه های شب کتابی جاودان دارد؟
آری بگو از شب کدامین شب
از نسل مابیدارتر  در آسمان دارد؟


جز عشق  می دانی کدامین سنگ و صورتگر
انگاره های مبهمی را مشق هر تاریخ می سازد
آری بگو ساز کدامین  شهر ؟
سوزی چنین در رقص های این و آن دارد؟


جزعشق می دانی کدامین قهرمان
دیگر کدامین می تواند  قلب و روحم  را
 از چنگ دیوان عظیم شب رها سازد
آری بگو  دیگر کدامین می تواند
با آفتابی قلعه ی شب را
 تسخیر  خود  سازد

انگار گاهی جمعه ها احساس پوچی
انگار گاهی شهر ما احساس تنهایی
انگار گاهی چشم های مات . مبهوت زمین سرد می گردد
انگار گاهی یکسره افسوس می گردیم

انگار گاهی یکسره افسوس می خوانیم

 

شعر از : محمد حسین داودی

موضوع: ,
برچسب‌ها: glarisha گلاریشا
نويسنده :محمد حسین داودی
تاريخ: 7 / 7 / 1399

کجای حادثه از من گرفت جانم را
کجای معرکه از دست ها توانم را

کجای مرثیه ها یادگار مرگ تو بود
کجای قافیه ها باختم زبانم را

کجای قافله بودی که ما نمی دیدیم
که گنج وصل تو پر کرد دودمانم را

به شکل نقطه پرگار بودم اما شست
گرانش زحلت چرخ کهکشانم را

غزال وحشی احساس با طراوت تو
به غمزه کشت پلنگان دیدگانم را

نسیم مکنت جغرافیای دولت تو
پر از طراوت شب کرده آسمانم را

پر از ستاره شدی شعر ما نمی شنوی
پر از ترانه ی شب کرده ای جهانم را

حضور توست در این قلعه سکوت شبم
"که عطر یاد تو پر کرده آشیانم را"

شعر از : محمدحسین داودی

موضوع: ,
برچسب‌ها: glarisha محمدحسین داودی
تازه ترين مطالب
لينک هاي مفيد
ابزارک هاي وبلاگ
قالب وبلاگ

 RSS 

Alternative content